جدول جو
جدول جو

معنی هفت گنجینه - جستجوی لغت در جدول جو

هفت گنجینه(هََ گَ جی نَ / نِ)
طلا و نقره و قلعی و سرب و آهن و مس و برنج. (برهان). رجوع به هفت گوهر شود، ظاهراً پادشاهان ایران هفت گنجینه داشته اند. (آنندراج). خان آرزو در شرح اسکندرنامه نوشته که ظاهراً رسم سلاطین ایران بوده که هفت جا خزانه میداشتند، و یا هفت گنجینه هفت گونه بخشش شاهان باشد، و آن هفت این است: اول نقود، دوم جواهر، سوم البسه، چهارم حیوانات، پنجم اطعمه، ششم اراضی، هفتم باغات. (غیاث) :
در هفت گنجینه راباز کرد
به رسم کیان خلعتی ساز کرد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
هفت گنجینه
طلا نقره قلعی سرب آهن مس برنج. توضیح خان آرزو در شرح اسکندرنامه نوشته که رسم سلاطین ایران بودکه هفت جاخزانه میداشتند یاآنکه هفت گنجینه مراد ازهفت گونه بخشش پادشاهان باشد و آن هفت این است: اول نقود دوم جواهر سوم البسه چهارم حیوانات پنجم اطعمه ششم اراضی هفتم باغات (غیاث)، هفت گوشه آنچه که دارای هفت گوشه و زاویه باشد، کثیرالاضلاع هفت ضلعی مسبع
فرهنگ لغت هوشیار